جدول جو
جدول جو

معنی حسن آشتیانی - جستجوی لغت در جدول جو

حسن آشتیانی
(حَ سَ نِ)
میرزا محمد حسن آشتیانی، از شاگردان شیخ مرتضی انصاری درگذشتۀ 1281 هجری قمری او راست: ’الاجزاء’ و الاجاره و بحرالفوائد که در تهران به سال 1315 هجری قمری چاپ شده. آشتیانی در تهران بسال 1319هجری قمری درگذشت و جنازه اش به نجف دفن شده است. (ریحانه الادب و فهرست اعلام ذریعه). آشتیانی در اجرای فتوا و حکم تحریم تنباکو که از طرف میرزا محمدحسن شیرازی در سامراء صادر شده بود در تهران فعالیت شدید داشت و در سقوط شرکت انگلیسی گیرندۀ امتیاز دست داشت
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ حَمْمَ حَ سَ)
حاج مولی، ابن (حاج) عبدالله بروجردی. از اعاظم فضلاء اخیر است و در فقه و اصول ماهر و صاحب تصنیف است. وی نزد مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی صاحب قوانین تلمﱡذ کرد و دختر او را تزویج کرد و از او فرزندان فاضل آمد و او مدعی افضلیت بر جمیع علمای عصر خویش بود وزندگانی او بسامان و نزد خاص و عام گرامی بود و عمری دراز یافت، ولی رأی او بر یک فتوی غالباً مستقر نبود و در آخر سال 1270 ه. ق. درگذشت و غالب بلاد شیعه مراسم تعزیت او بر پا داشتند. مسقطالرأس او بروجرد است. (روضات الجنات ص 28). سه پسر او جمال الدین، نورالدین و فخرالدین نام دارند و هر سه از علماء باشند. (المآثر و الاّثار) (الذریعه ج 1 ص 136 و 146)
لغت نامه دهخدا